شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ پريشان و آشفته از خواب پريدى و به سوى پيامبر دويدى. بغض، راه گلويت را بسته بود، چشمهايت به سرخى نشسته بود، رنگ رويت پريده بود، تمام تنت عرق كرده بود و گلويت خشك شده بود. . دست و پاى كوچكت مى‌لرزيد و لبها و پلكهايت را بغضى كودكانه، به ارتعاشى وامى‌داشت.خودت را در آغوش پيامبر انداختى و با تمام وجود ضجه زدى. پيامبر، تو را سخت به سينه فشرده و بهت زده پرسيد: «چه شده دخترم؟» تو فقط گريه مى‌كردى
پيامبر دستش را لابلاى موهاى تو فرو برد، تو را سخت‌تر به سينه فشرد، با لبهايش موهايت را نوازش كرد و بوسيد و گفت: «حرف بزن زينبم! عزيز دلم! حرف بزن»هق هق گريه به تو امان سخن گفتن نمى داد. ...قدرى آرام گرفتى، چشمهاى اشك‌آلودت را به پيامبر دوختى، لب برچيدى و گفتى: «خواب ديدم!
خواب پريشان ديدم. ديدم كه طوفان به‌پا شده است. طوفانى كه مرا و همه چيز را به اينسو و آنسو پرت مى‌كند ....و من ميان زمين و آسمان معلق ماندم. به شاخه‌اى محكم آويختم. باد آن شاخه را شكست. به شاخه‌اى ديگر متوسل شدم، باد آن را هم...»كلام تو به اينجا كه رسيد، بغض پيامبر تركيد. حالا او گريه مى‌كرد و تو مبهوت و متحير نگاهش مى‌كردى کتاب خواندني آفتاب در حجاب اثر مهدي شجاعي
نصفش رو خوندم خيلي قشنگه... @};-
خيلي قشنگه.. کتاباي اقاي شجاعي حرف نداره
English for us
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار.مطهره{/a} :)
English for us
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} @};-
English for us
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} آررره واقعا زيباست
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} @};-
{a h=englishforus}English for us{/a} شما دو تا کاربري دارين؟
2-امام زمان
رتبه 0
0 برگزیده
121 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top