پيام
+
تويه مسجد نشسته بودم سخنران بعد از نماز در مورد عصر ظهور و وظايف شيعه در زمان غيبت حرف ميزد
رسيد به جايي که گفت:
شما اينهمه ميزنيد تويه سرتون اقا بيا اقا بيا!واسه اومدنش چکار کرديد؟؟؟
بقيه حرفاش رو گوش ندادم
حسابي رفته بودم .... ادامه توي کامنتا
باران اشک
98/4/12
2-امام زمان
تويه فکر دودوتا چارتا ميکردم ببينم تويه پرونده اعمالم کاري واسه ظهور اقا کردم؟ بد جوري دلم گرفت چون هرچي ميگشتم چيزي پيدا نميکردم سرمو گذاشتم روي مهر بغضم ترکيد و هاي هاي گريه کردم تويه همون حال و هوا بودم که خانومي حواسمو پرت کردسرمو بلند کردم
2-امام زمان
ديدم يه خانم مسني کنارم نشسته و داره باهام صحبت ميکنه اولش نفهميدم چي ميگه ولي بعد که دقيق تر شدم دوباره گفت دخترم چرا گريه ميکني؟ شما جوونا دلتون پاکه گفتم دل پاک به چه دردم ميخوره وقتي کاري واسه اقاجونم نکردم؟؟ يه لبخندي زد و گفت چرا انجام دادي
2-امام زمان
بعد دستشو کشيد رويه سرم و لبه ي چادرمو گرفت و گفت: پس اين چيه سر کردي؟ با تعجب نگاش کردم وبعد انگار متوجه منظورش شدم و بلند گفتم: چادرم! اره چااادرم! بازم اين دفه نجاتم داد! دوباره سجده کردم و ايندفه با اشک شوق خدارو شکر کردم که حداقل ظاهرم رو واسه ظهور اقا حفظ کردم
2-امام زمان
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} ممنون چشاتون زيبا ميبينه
2-امام زمان
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} :)
سايه سادات ツ
ايول . منم داشتم افسرده ميشدم خوب شد ياداوري کردي =)
2-امام زمان
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} :)