وبلاگ :
امام زمان
يادداشت :
شيريني زندگي
نظرات :
1
خصوصي ،
1
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمد غلامي
سلام .
نوشته اي که پيش روي ماست ، يک جمله بيش نيست . يادم به بيتي از حافظ عزيز افتاد که فرمود :
يک قصه بيش نيست غم عشق وين عجب
کز هر زبان که مي شنوم نا مکرر است
به مفهوم اين جمله کاري ندارم . از نظر ظاهر نيز جمله بليغ است چرا که آرايه هاي ادبي در آن گنجانده شده که مهم ترين آن ، تضاد است .
چنان که خواجه ي شيراز فرمود :
شورِ شيرين منما تا نکني فرهادم
گذشتگان ما وقتي که از آرايه اي سخن مي گفتند ، از امکانات زمان خود مثال مي آوردند مثلا سعدي که مي فرمايد :
اي ساربان آهسته ران کارام جانم مي رود
مي گويند ريتم اين شعر با آهنگ حرکت شتران هماهنگ است يا فردوسي که فرمود : خروش از خم چرخ چاچي بخاست ، مي گويند صداي خش خش خميده شدن کمان را در شعر مي شنويم . پس من چرا نگويم که حرف شين در اين جمله ، صداي وسيله هاي امروزي مانند هواپيما و خودرو را در خود دارد که براي هر آمدني ضروري است .
با احترام . محمد غلامي
پاسخ
سلام ممنون به نکته خيلي خوبي اشاره کردين .